عشق
صبحی بود
عشق
روزی بود
عشق
یلدای جوانی بود
عشق
صدایی بود میان هم همه
عشق
نوری بود
در روشنای روز
عشق
شکلی بود
میان اشکال
عشق
در چشمی بود
عشق
دستی بود
باری
سرد تر از مرگ
اما نوازشی سوازن را تجربه شد
عشق
خاطره ای بود
شد
ماند
و حالا
عشق
فقط بود
مرداد ۹۰
تهران